سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسین علیه السلام در حدیثی فرمودند:

«مردم بنده دنیا هستند دین را تا زمانی می خواهند که به دنیایشان لطمه نزند هنگام امتحان دینداران واقعی معلوم می شوند».

لطفا در مورد تفاوت میان دینداران دنیوی و دینداران واقعی توضیح بفرمایید کسانی هستند اهل نماز و روزه اما مثلا هنگام انتخاب همسر برایشان با حجاب و مذهبی بودن شخص مهم نیست یا در جشن عروسی شان ترجیح می دهند مراسم عروسی خود را بدون رعایت حریم شرعی بین زنان و مردان همراه با رقص و پایکوبی برگزار کنند یعنی به طور کلی افرادی هستند که بخشی از دین را رعایت می کنند و بخشی دیگر را کنار می گذارند یا عده ای مسائل احکام و حجاب را انجام می دهند اما رفتار پسندیده انسانی و اخلاقی را ندارند که باعث بدبین کردن بعضی افراد دیگربه دین و مذهب می شوند آیا منظور حدیث از دینداران دنیا طلب این دسته از افراد است؟ و راه تشخیص دینداران واقعی چیست؟

------------------------------------------------------------------------------- 

راه تشخیص دینداران واقعی آنست که ببینیم در سر دو راهی دین ودنیا،آیا دین را رها می کند ودنیا را می چسبد،یا اینکه دین خود را حفظ می کند ولو به قیمت از دست دادن جان درراه خدا،

مانند اصحاب اندک امام حسین علیه السلام که همه چیز را رها کردند وتا آخر با امام همراه شدند ووعده پول ومقام آنها را فریب نداد در مقابل لشکر انبوه را دیدیم که دنیا را بر دین ترجیح دادند.اما کسانی که گاهی فریب شیطان را می خورند وگناه می کنند وتوبه می کنند،ودین خودرا حفظ می کنند مقصود نیستند زیرا هر انسانی در معرض خطا قرار دارد.


عیب مردم این است که بنده دنیا هستند , برده صفت هستند , بنده مطامع خودشان هستند . روى همین جهت , دین که جوهر آزادى است و انسان را از غیر خدا آزاد و بنده حقیقت مى کند , در عمق روحشان اثر نگذاشته است و الدین لعق على السنتهم یحوطونه مادرت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون ( 1 ) .
دنیا لغزشگاه خطرناک چه بسا تعلقات دنیوی، دنیاطلبی و مالدوستی سرمنشأ و مایه همه فتنه ها و لغزش‌هاست. بسیاری از انسان‌ها که به انحراف و لغزش کشانده شده اند یا به وظیفه خود عمل نکرده اند در واقع دنیا بوده که آنان را به سوی خود کشانده است و به لغزش و خطا وادار نموده است.

این دنیاطلبی بود که افرادی چون ابن زیاد و عمرسعد را به جنگ با امام حسین(ع) واداشت. ضربه خوردگان سیاسی زمان حضرت علی(ع)، نیرو به سوی کوفه گسیل داشتند، دلباختگان جاه و مقام و حکومت ری و شیفتگان جوایز امیر کوفه، دست خود به خون حسین بن علی(ع) آغشتند، حتی آنان که اسب بر بدن امام تاختند، پیش ابن زیاد رفتند و به خاطر این جنایت، درخواست جایزه کردند. یاران امام حسین(ع) چون دلباخته دنیا نبودند به راحتی حاضر شدند در راه دین فدا شوند. در این راستا حضرت سیدالشهدا(ع) نیز مردم را فرزندان دنیا خواند و اینکه دین تنها بر زبان آنان جاری است و هنگام خطر، در پی دنیای خود می روند: الناس عبیدالدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم(12)

و همچنین در خطبه ای دیگر در صبح عاشورا خطاب به دشمن فرمود که دنیا فریبتان ندهد: فلاتغرنکم هذه الدنیا، فانها تقطع رجاء من رکن الیها(13) این دنیا فریبتان ندهد، چرا که هرکس به آن تکیه کند مأیوس می شود و امیدش قطع می گردد. 12- توبه همیشه میسر است در حدیث معراج پیامبر(ص) از ویژگیهای اهل دنیا و آخرت سؤال می‌کند و خداوند به بیان بیست ویژگی از اهل دنیا می‌پردازد: «قَالَ أَهْلُ الدُّنْیَا مَنْ کَثُرَ أَکْلُهُ وَ ضِحْکُهُ وَ نَوْمُهُ وَ غَضَبُهُ؛ خداوند می‌فرماید: اهل دنیا کسی است که پرخور و پر خنده و پر خواب و پر غضب است».

اولین ویژگی اهل دنیا: پر خوری و شکم بارگی است. شکی نیست که دنیا خواهی از شکم شروع می‌گردد و شکم ریشه اکثر مفاسد است. کسانی که شکم پرستند، برای ارضای لذت جویی شکم، به دنبال مال حرام نیز میروند و پس از آن به ارضای سایر شهوات می‌پردازند. اولین چیزی که انسان را به سوی خود جلب می‌کند و حتی اولین چیزی که کودک در هنگام تولد درخواست می‌کند، خوردنی هاست، لذا اهل دنیا همتشان شکم بارگی است. در مقابل، اهل آخرت پرخور و شکم باره نیستند، بلکه به اندازه نیاز و ضرورت و در حدی که برای عبادت و انجام وظایف توان داشته باشند، غذا تناول می‌کنند، آن هم نه به جهت لذت بردن از خوردنی های دنیا بلکه برای کسب نیرو.

 دومین ویژگی: خنده فراوان است. اهل دنیا همواره می‌خندد، چون در اندیشه آخرت نیست و از خدا نمی‌ترسد، اگر به فکر عاقبت خود بود و از خدا می‌ترسید، بی خیال عمر خود را به خنده و شادی های بی حد نمی‌گذراند. اما اهل آخرت و کسی که در اندیشه آخرت است، گر چه برای آخرت خود تلاش می‌کند، ولی همیشه نگران عاقبت خویش است که نکند خدا از او راضی نگردد و از نعمتهای بهشتی محروم شود. بنا بر این دلش آرام و آسوده نیست که وقت خود را به گفتگو های بی ثمر و خنده های مستانه سپری سازد. البته مؤمن در ظاهر خندان و همواره تبسم بر لبهای او نقش بسته است (قیافه او در هم کشیده و عبوس نیست، تا دیگران از دیدن او ناراحت شوند، بلکه با چهره ای شاد و بشاش ظاهر می‌گردد و با دیگران خوشروست)؛ ولی در باطن در هراس است و نگران عاقبت خویش است. در همان حال که در بین جمع شاد است و به روی آنها می‌خندد، در ته دل نگران است که کارش به کجا می‌انجامد. آیا به وظیفه خود عمل کرده است، آیا گناهانش بخشوده می‌شود؟ و هیچ گاه از این نگرانی ها راحت نمی‌شود.

سومین ویژگی: پر خوابی است. کسی که به فکر آخرت خود و نگران آینده خویش نباشد، راحت و آرام می‌خوابد و از جمله خواسته های او زیاد خوابیدن است. بالطبع وقتی انسان پرخوری کند، سنگین می‌شود و در نتیجه خواب بر او مسلط می‌گردد. وقتی بیدار است، تمام توجهش به این است که از لذتهای دنیا بهره برد و شکم خود را از غذاهای لذیذ و رنگارنگ پر سازد، وقتی خسته شد دنبال جای آرام و بستر نرمی‌است که در آن بخوابد! در مقابل اهل آخرت نمی‌خواهد لحظه ای از عمرش بیهوده به خواب بگذرد، چشمانش به خواب می‌رود؛ ولی دلش بیدار است.

 چهارمین ویژگی: خشم فراوان است. اهل دنیا از خود راضی و از همه خشمگین است. وقتی کاری بر خلاف میلش رخ داد، ناراحت می‌شود و تحمل دشواریها را ندارد. تمام هـّم دنیا پرستان این است که در دنیا خوش باشند، بنا بر این توقعشان زیاد است، دوست می‌دارند دیگران به آنها احترام بگذارند و بدون چون و چرا از آنها اطاعت کنند و خواسته هایشان را عملی سازند و آنگاه که می‌بینند خواسته ها و توقعاتشان برآورده نمی‌شود، ناراحت می‌گردند و اوقاتشان تلخ می‌شود و بر دیگران خشم می‌گیرند." قَلِیلُ الرِّضَا لا یَعتَذِرُ إلَى مَن أسَاءَ إلَیه وَ لا یَقبَلُ عُذرَ مَن اعتَذَرَ إلَیهِ" از جمله ویژگیهای اهل دنیا این است که کم راضی و خرسند می‌شوند و از کسی که به حقش بدی کرده اند عذر خواهی نمی‌کنند و اگر کسی از آنها عذر خواهی کرد نمی‌پذیرند.

 پنجمین ویژگی: کم راضی و خرسند می‌گردند و همواره از دیگران طلبکارند.

 ششمین ویژگی: وقتی به دیگران بدی می‌کنند، پوزش نمی‌خواهند. عذر خواهی از آثار فروتنی است و برای دنیا پرستان بسیار دشوار است که شخصیت خود را خرد کنند و در برابر کسی که به او ظلم کرده اند، عذر بخواهند و به کردار زشت خود اعتراف کنند.

هفتمین ویژگی: عذر دیگران را نمی‌پذیرد. حتی اگر دیگری خطای کوچکی مرتکب شد و عذر خواهی کرد، عذرش را نمی‌پذیرد. تقریباً این ویژگی و روحیه با روحیه ای سابق متلازم است: کسی که در برابر خطاهای خود عذر خواهی می‌کند عذر دیگران را هم می‌پذیرد. اما کسانی که حاضر نیستند عذر خواهی کنند، در مقابل، عذر دیگران را نیز نمی‌پذیرند. «کَسلانِ عِندَ الطَّاعَهِ شَجاعٍ عِندَ المَعصِیَهِ أمَلُهُ بَعِیدٌ وَ أجَلُهُ قَریبٌ لا یُحاسِبُ نَفسَهُ؛ هنگام عبادت کسل و هنگام معصیت شجاع و قهرمان است. مرگش نزدیک است و آرزوهای دور و دراز دارد و خود را محاسبه نمی‌کند».

هشتمین ویژگی: در هنگام عبادت کسل است و هنگام معصیت شجاع. وقتی بناست به خدا بپردازد سست می‌گردد و کسل می‌شود، این پا و آن پا می‌کند و پیوسته عبادت و نماز را به تأخیر می‌اندازد. اهل دنیا در مقابل کسالت و بی حالی در هنگام عبادت، به گاه معصیت و گناه قوی و مصممند و با شجاعت دست به گناه می‌زنند.

نهمین ویژگی: با این که مرگش نزدیک است، آرزوهای دور و دراز دارد. دنیا گرایان غیر از دنیا چیزی ندارند که به آن دلخوش باشند، هدف و خواسته ای جز دنیا ندارند و هر چه بخواهند از نعمتهای دنیا در اختیارشان هست؛ پس طبیعی است که به آرزو ها و امید های نا یافتنی سر گرم شوند. خداوند در این باره می‌فرماید: "یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَه"(بقره 91)هر کدام آنها مایل است هزار سال عمر کند.

دهمین ویژگی: به محاسبه و حسابرسی نفس خود نمی‌پردازد. دوست داران دنیا، تنها دنیا و لذتهای آن را می‌شناسند و شکی نیست که نمی‌توانند به همه اهداف و آرزوهای دنیوی خویش دست یابند و همیشه در استفاده از لذتها کم می‌آورند, بنا بر این حسابی برای خود نمی‌بینند که به آن بپردازند. کسانی که به آخرت اعتقاد دارند، همواره آخرت رد برابر چشمانشان جلوه گر است، لذا مواظب اعمال خویش هستند و خود را برای روز حساب آماده می‌کنند. «قَلِیلُ المَنفَعَهِ کَثِیرُ الکَلامِ قَلِیلُ الخَوفِ کَثیرُ الفَرَحِ عِندَ الطَّعَامِ وَ إنّ أهلَ الدُّنیَا لا یَشکُرُونَ عِندَ الرَّخَاءِ وَ لا یَصبِرُونَ عِندَ البَلاءِ کم نفع می‌رساند و سخن فراوان می‌گوید (ادعای او زیاد است.)، خوف او از مقام الهی اندک و هنگام رسیده به طعام بسیار شادمان است. اهل دنیا نه هنگام آسایش شکر می‌کنند و نه در بلا صابرند».

یازدهمین و دوازدهمین ویژگی: به دیگران نفع نمی‌رسانند (چون همه چیز را برای خود می‌خواهند) و نیز بسیار سخن می‌گویند: هنگام سخن گفتن، از هر دری سخن می‌گویند و فراوان ادعا می‌کنند، ولی هنگام عمل که بناست خدمتی و نفعی به جامعه برسانند، از آن لافها و ادعا های پوچ و بی مایه خبری نیست.

سیزدهمین و چهاردهمین ویژگی: ترس اندک از خدا و شادمانی هنگام آماده شدن غذاست. از خدا و آخرت و نتیجه اعمال خود ترسی ندارند و به مجرد تهیه غذا و رسیدن بوی آن به مشامشان، شاد می‌گردند و با نشاط، خود را آماده خوردن غذا می‌کنند.

پانزدهمین ویژگی: نه هنگام آسایش شکر می‌کنند و نه بر بال و گرفتاری صابرند. «کَثِیرُ النَّاسِ عِندَهُم قَلِیلٌ یَحمَدُونَ أنفُسَهُم بِمَا لا یَفعَلُونَ وَ یَدَّعُونَ بِما لَیسَ لَهُم وَ یَتَکَلَّمُونَ بِمَا یَتَمَنُّونَ وَ یَذکُرُونَ مَسَاوِی النَّاسِ وَ یُخفُونَ حَسَنَاتِهِم؛کارهای بسیار مردم نزد آنان اندک است و خود را به چیزی که انجام نداده اند می‌ستایند و چیزی را ادعا می‌کنند که در وجود آنان نیست و از آرزوهایشان سخن می‌گویند و همواره بدی های مردم را بازگو می‌کنند و خوبی هایشان را مخفی می‌دارند».

شانزدهمین ویژگی: شمار مردم را به حساب نمی‌آورند، کارهای خیری که دیگران انجام می‌دهند، حتی اگر فراوان نیز باشد، در چشم آنان اندک است. در واقع خود را نمی‌شکنند که به خوبی های دیگران اعتراف کنند. وقتی از او سؤال می‌کنی: فلانی چقدر معلومات دارد؟ به زحمت می‌گوید، بلی تا حدی معلوماتی دارد! خدمات شایان، عبادتها، جان فشانی ها و ایثار گریهای دیگران برای او نمودی ندارد. در مقابل کاری که خود انجام می‌دهد، برایش خیلی جلوه دارد و پیوسته به خود می‌بالد که ما چنین و چنان کردیم.

 هفدهمین و هجدهمین ویژگی: خود را به کاری که انجام نداده اند می‌ستایند و چیزی را ادعا می‌کنند که در وجود آنان نیست. نه تنها کارهای کوچک خود را بزرگ می‌کنند، بلکه لافهای کارهایی را می‌زنند که انجام نداده اند! به دروغ ادعا می‌کنند و دوست دارند دیگران آنها را، بر کارهایی که انجام نداده اند، بستایند. در مقابل اهل آخرت اعمال خیر خود را پوشیده می‌دارند و نمی‌گذارند دیگران پی به آنها ببرند.

نوزدهمین و بیستمین ویژگی: همواره تمنا و انتظارات خود را بیان می‌کنند و به عیب گویی از دیگران می‌پردازند. سخن که به اینجا می‌رسد، پیامبر با تعجب عرض می‌کند: خداوندا؛ آیا اهل دنیا این همه عیب دارند؟! خداوند می‌فرماید: «یَا أحمَدُ إنَّ عَیبَ أهلِ الدُّنیا کَثِیرٌ فِیهمُ الجَهلُ وَ الحُمقُ لا یَتَوَاضَعُونَ لِمَن یَتَعَلَّمُونَ مِنهُ وَ هُم عِندَ أنفُسِهِم عُقَلاءٌ وَ عِندَ العَارِفِینَ حُمَقاء؛ ای محمد! عیوب اهل دنیا فراوان است، از جمله، آنان جاهل و احمقند (صلاح و فساد خود را تشخیص نمی‌دهند) در برابر معلم و استاد خویش تواضع ندارند. خود گمان می‌کنند در زمره عاقلانند، ولی در نظر عارفان، احمق هایی بیش نیستند».

 راهیان کوی دوست،آیت الله مصباح یزدی به نقل از سایت تبیان حضرت علی (ع) در خطبه 32 نهج البلاغه اهل دنیا را به چهار گروه تقسیم کرده است:

گروه اول مردمی آرام و گوسفند صفت می باشند و هیچ گونه تباهکاری (نه به صورت زور و تظاهر و نه به صورت فریب و زیر پرده) از آنها دیده نمی شود، ولی تنها به این دلیل که عرضه اش را ندارند؛ اینها آرزویش را دارند، اما قدرتش را ندارند.

 گروه دوم، هم آرزویش را دارند و هم همت قدرتش را؛ دامن به کمر زده، پول و ثروت گرد می آورند یا قدرت و حکومت به چنگ می آورند و یا مقاماتی را اشغال می کنند و از هیچ فسادی کوتاهی نمی کنند.

گروه سوم گرگانی هستند در لباس گوسفند، جو فروشانی هستند گندم نما، اهل دنیا، اما در سیمای اهل آخرت؛ سرها را به علامت قدس فرو می افکنند، گامها را کوتاه برمیدارند، جامه را بالا می زنند، در میان مردم آنچنان ظاهر می شوند که اعتمادها را به خود جلب می کنند و مرجع امانات مردم قرار گیرند.

 گروه چهارم در حسرت آقایی و ریاست به سر می برند و در آتش این آرزو می سوزند، اما حقارت نفس، آنان راخانه نشین کرده است و برای اینکه پرده روی این حقارت بکشند به لباس اهل زهد در می آیند.

 علی (ع) این چهار گروه راعلی رغم اختلافاتی که از نظر برخورداری و محرومیت، و از نظر روش و سبک، و از نظر روحیه دارند جمعاً یک گروه می داند: اهل دنیا، چرا؟ برای اینکه همه آنها در یک خصیصه مشترکند و آن اینکه همه آنها مرغانی هستند که به نحوی مادیات دنیا آنها را شکار کرده و از رفتار و پرواز انداخته است، انسانهایی هستند اسیر و برده.

مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج البلاغه صفحه564،شهید مطهری به نقل از سایت تبیان ویژگى مؤمنان را مى‏توان در دو ساحت فردى و اجتماعى ذیل شمارش کرد:

1- فردى: *توکل بر خدا (انفال/2)  * هنگام یاد خدا قلبشان ترسان و لرزان (انفال/2، توبه/51) * محافظت بر اداء فرایض خصوصاً نماز (مؤمنون/9) * عفت و پاکدامنى (مؤمنون/5) *خشوع در نماز (مؤمنون/2) *6-1- رویگردانى از امور لغو و بیهوده (مؤمنون/3) * افزایش ایمان هنگام شنیدن آیات الهى (انفال/2)

 2- اجتماعى *امر به معروف و نهى از منکر (توبه/71، آل عمران/114) * تأمین حوائج مادى دیگران (توبه/71، انفال/3) * تعاون و همیارى با برادران ایمانى (توبه/71) * تواضع با مردم (فرقان/63) * پیشى گرفتن در انجام امور خیر (مؤمنون/59) * عدم طرح دوستى با کافران (مجادله/22) * کوشش در امانتدارى (مؤمنون/8) * وفاى به تعهدها و قراردادها (مؤمنون/8) 9-2- اطاعت از رسول خدا(ص) (انفال/1)

 امام صادق(ع) در یک روایت 8 ویژگى براى مؤمن ذکر فرموده‏اند:

 1- به هنگام شداید و سختى‏ها سنگین و آرام، 2- در برابر گرفتاریها و آزمونهاى ناخوش‏آیند دنیا بردبار، 3- به هنگام وسعت روزى و آسایش سپاسگذار و شاکر، 4- به همان اندازه از روزى که خداوند متعال به او ارزانى داشته قانع و راضى، 5- به دشمنان ستم و تجاوز ننماید، 6- بارش را به دوش دوستان نیفکند و یا آنکه به خاطر عوالم دوستى بار گناه آنان را به دوش نکشد، 7- بدنش در طاعت از خداوند و خدمت به خلق، در رنج و سختى است، 8- مردم از ناحیه او در آسایش و آرامش خاطرند،

در پایان فرمود: علم یار و همدم مؤمن، حلم و بردبارى وزیر، راهبر و مشاور او، عقل و خرد فرمانرواى اعمال او. رفق و مدارا برادر و بازوى او و احسان و نیکوکارى پدر دلسوز و مهربان اوست.

پی نوشتونده1: متن بالا کپی شده از اینجا!

پی نوشتونده 2: عمراً اگه یکیتون متنو کامل خونده باشه! ولی به هر حال خسته نباشید!!:دی


نوشته شده در یکشنبه 90/3/8ساعت 10:25 عصر توسط سنا|



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت