بسم الله الرحمن الرحیم
چشم که به هم میگذاریم شنبه...یکشنبه...دوشنبه...... و باز جمــــعه...جمعه...جمعه اونقدر روزها تندُ تند میان و میرن که انگار خوابم...جمعه ها پشتِ سرِ هم انگار عجله دارن برای رسیدن به یه روز خاص...یعنی چندشنبه میتونه باشه؟ همون جمعه س یا...؟ کی بیاد روزی که تو رهبر مردم باشی و زمین رو عدل فرا بگیره کی بیای و داد کنی و بچشانی به دشمنانت کیفر رو و نابود کنی منکران حق رو کی بشه روزی که صبح و شب رو با دیدار تو سپری کنیم و بگیم الحمدلله رب العالمین... ... بخاطر ما نه! به خاطر کشته یِ اشکها بیا... این الطالب بدم المقتول بکربلا... با یکی از بچه ها تو مترو بودیم که ازش خواستم یه چیزی رو برام بلوتوث کنه،در حین اینکه اون داشت اینکارو میکرد برام پیغامِ دریافت اومد،منم فکر کردم که همونیه که از دوستم میخواستم و اوکی کردم وقتی دریافت شد از تعجب خشکیده شدم! یکعدد عکس ناجور بیــــــــــــــــب پیش رویم دیدم!! به دوستم گفتم اسم گوشیت چیه؟ تازه فهمیدم که پیغام از یه گوشیه دیگه بوده و من اوکی کردم ازاین موارد خب زیاد دیده بودم ینی برا خودم پیش نیومده بود چون جاهای شلوع بلوتوث روشن نمیکنم اما خیلیا رو دیدم که عمداً اینکارو میکنن و اطلاعاتِ ارزنده شون(!) رو به اشتراک میذارن! حتی بعضیا شماره تلفنشون رو میذارن اسمِ گوشیشون باشه!!(این قسمت بدآموزی داشت:دی) چندتا پست قبل نوشته بودم که یکی از راههای نزدیکی به امام زمان اینه که مردم رو به یاد ایشون بندازیم حتی با یه قاب عکس روی دیوار خونمون...اما دیدم که این بلوتوث بازی تو جاهای عمومی هم بدکاری نیستاااا به شرط اینکه چیزای درست درمون بفرستونی برا طرف مثلا یه نماهنگ یا یه حدیث یا هرچیزی که بتونه آدمی رو که سالی به دوازده ماه یاد امامش نمیفته رو یک لحظه به یادش بیاره ممکنه تو اون لحظه شخص مشکلی داشته باشه و از امام زمان کمک بخواد...همون کمک خواستنه هم یکی از راههای کمک به نزدیک شدن به امام زمانه...کمک به غریب نموندن امامه من میخوام ازاین به بعد بلوتوثمو روشن کنم و واسه ملت ازین چیزای مفید بفرستونم یک عدد بازیه سرکاری دیده ایم خوشمان آمد که اینجاس...برید شکلک کارتونی خودتون رو بسازید بیارید که بذارم تو یه پست، کلی خاطره میشه:دی اگه همه عکساشونو درست کردن میذارم تو یه پست رمزدار:) شبنم مهتاب می بارد. دشت سرشار از بخارِ آبیِ گل هایِ نیلوفر میدرخشد رویِ خاک، آیینه ای بی طرح مرز می لغزد ز رویِ دست من کجا لغزیده ام در خواب؟ ای خدای دشت نیلوفر کو کلیدِ نقره یِ درهایِ بیداری؟ بازگردان رهرو بی تاب را از جاده ی رویایی... او، خدایِ دشتِ نیلوفر جامِ شب را میکند لبریزِ آرامشــــــ . . . خانومی اعتراض میکرد که چرا شب قدر مداح از امام حسین میگه؟ چرا شهادت امام رضاس حرف رو به کربلا میرسونن؟ اصلا چرا تو دعای کمیل که میایم با خدا نجوا کنیم حرف امام حسین رو میارن وسط؟چرا هر چیزی رو سرجای خودش مطرح نمیکنن؟ گفتم برای اینکه حضرت آدم هم برای حسین(ع) اشک ریخت! برای اینکه... اصن یه سر به فهرست مفاتیحت بزن زیارت امام حسین در اول رجب،زیارت امام حسین در نیمه ی رجب،زیارت امام حسین در نیمه شعبان،زیارت امام حسین در شبهای قدر،زیارت امام حسین در عید فطر...در عید قربان،زیارت امام حسین در روز عرفه و .... اصلا مگه میشه حسابِ حسین(ع) رو از بقیه جدا کرد؟ نمیشه از بزرگیش و از خاص بودنش حرفی زد...کتاب خصائص الحسین رو که بخونی تازه کمی میفهمی که چه دریای با عظمتی هستن این امام..کسی که در روز عرفه خدا اول به زائرای ایشون نگاه میکنند بعد به زائران خودشون *یادم میمونه که جوابِ سلام واجبه و معصوم ترکِ واجب نمیکنه... *کتابِ طوبی کربلا رو حتما بخونید *امروز جمعه ست... امام صادق(ع): هرکس بوسیله خواندن زیارت عاشورا، جدم حسین(ع) را زیارت کند " چه از راه دور یا نزدیک" به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد. هیئت هفتگی سه شنبه شب ها پیش کش به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل در فرج مولانا صاحب الزمان(عجل الله)صلوات ا للهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم گاهی با خودمون فکر میکنیم چرا ظهور آقا به تاخیر افتاده؟ یعنی تو این دنیای به ایــــــــن بزرگی 313 نفر آدم درست درمون پیدا نمیشه واسه یاری امام زمان؟نمیدونم چی بگم اما خیلی برام سواله...اینهمه شهدا توی دوران جنگ داشتیم...اونام رفتن و همه چیزشون رو دادن اونقد شجاع و جسور بودن که رفتن ...بخاطر خدا..بخاطر دین یا هردلیل دیگه ...ولی این جرئت رو داشتن...ترسو نبودن یعنی آدمای مثل اونا...از اونا بهتر نیست؟ اینقد داغون شدیم ینی؟ برخوردم به یه داستانی در این رابطه: (البته چون طولانی میشد،خودمونی خلاصه ش کردم!) در شهر حله خونه ای هست که سردرش نوشتن مقام امام زمان! و مردم اونجا رو بعنوان یه زیارتگاه میشناسن...قضیه ازین قرار بوده که یه عابدی به نام شیخ علی حلاوی خیلی امام زمان رو دوست داشته..یه روز ناله و فریاد سر میزنه که ای امام من دیگه وقت اون رسیده که ظهور کنید چون یارانتون مثل شاخ و برگ درختان خیلی زیاد هستن و همه در گوشه گوشه ی جهان منتظر اومدنتون هستن...روزی این بنده ی خدا از شدت درد فراغ و رنج به بیابون میره و فریاد میزنه که غیبتت خیلی طولانی شده و ظلم همه ی جهان را فراگرفته اما تو نمیایی و منتظرانت همه منتظر نشسته اند ...مردی بیابان گرد اومد نزدیکش و گفت:روی خطابت با کیست؟ شیخ گفت:روی سخنم با امام زمان(عج) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیشتر از هزار نفرشان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم راگرفته، ظهور نمی کند. مرد گفت: اینطور عتاب نکن که تو از حقیقت آگاه نیستی و در شهر حله که اینچنین ازش میگی غیر از تو و شخصی قصاب هیچکس صادقانه خواهان ما نیست اگر باور نمیکنی برو و چهل نفر از خالصترین آنهارو آگاه کن به همراه آن مرد قصاب و بگوکه امام زمان میخواهد ظهور کند...در منزلت مجلسی آماده کن و دوبزغاله را به بام خانه ات ببرو آماده کن تا بیایم شیخ علی کلی خوشحال شد که بالاخره ناله هاش اثر کرده و برگشت به سمت حله و ماجرا رو به شخص قصاب گفت...چهل نفر از خالصترین مردم رو انتخاب کردند و برای شب جمعه به مجلسشان دعوت کردند...مردم همه با وضو و غسل زیارت اومدند و با سلام و صلوات و خواندن دعای فرج آماده ی استقبال از حضرت شدن...نیمه شب همه یحاضران نوری بر بام خانه دیدند که دقایقی بعد حضرت، قصاب را به نزد خود خواند...مرد قصاب بالا رفت و حضرت، از او خواست که یکی از بزغاله ها را کنار ناودان ذبح کند...وقتی خون سرایز شد به صحن خانه،همه تصور کردند که امام، گردن قصاب را زده است! دقایقی بعد حضرت صاحب الزمان، شیخ علی رو صدا زدند...شیخ با شادمانی بالا رفت،حضرت از قصاب خواستند که بزغاله ی دومی را هم همانجا ذبح کنند،اینکار انجام شد و همه ی حاضرین تصور کردند که امام گردن شیخ را هم زده!! امام از شیخ علی خواست که بره و به مردم بگه که بیان به زیارت امامشون تا براشون سخنرانی کنند،شیخ علی با خوشحالی برگشت و دید که هیچکس توی خونه نمونده و همه با این گمان غلط فرار کرده بودند!! شیخ علی با شرمندگی پیش امام برگشتند و خبر از فرار مردم دادند! امام فرمودند: این شهر حله بود که فکر میکردی بیش از هزاران نفر یاران مخلص ما در اون هستند!چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندید؟ شهرهای دیگر رو هم همینطور مقایسه کنید...
نبودنِ تو به معنایِ نبودنت نیست، مثل ما که بودنمان به معنای بودن... وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ *گاهی از گفتنِ السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه هم خجالت میکشم... *این چند روزه خدا اساسی شرمنده مون کرد با بارون رحمتش... *ماه رمضانِ امسال خیلی برام پربرکت بود!همینجور تندُ تند لطف خدا شامل حالم شد و ذوقمرگ شدم... *عیدتون مبارک
♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ ♠ به خدا سوگند!اگر دلهای شما از ترس آب شود و از چشم هایتان با شدت شوق به خدا،یا ترس از او، خون جاری گردد، و اگر تا پایان دنیا زنده باشید و تا آنجا که میتوانید در اطاعت از فرمان حق بکوشید، در برابر نعمتهای بزرگ پروردگار، بخصوص نعمت ایمان، ناچیز است. خطبه 52 نهج البلاغه قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (ای پیامبر به کسانی که نعمتهای دنیا را وسیله ی فضل و برتری خود میدانند) بگو: پروردگارم روزی را برای هرکس که بخواهد توسعه می دهد و برای هرکس بخواهد تنگ و محدود میسازد (تا بندگانش را امتحان کند که آیا در فقر صبر میکنند یا نه و آیا هنگام توانگری به وسیله انفاق شکر نعمت را به جا میآورند یا خیر ) و هرچیزی را (در راه خدا)انفاق کنید،(خداوند)جای آن را پر میکند و او بهترین روزی دهندگان است. *آیه ی 39 سوره ی سبا بی ربط نوشت: چند روز پیش آقایی رو آورده بودن برنامه ماه عسل که یه کیف پیدا کرده بود حاوی 165 میلیون تومن و اونو به صاحبش برگردونده بود...گفت: صاحب پول وقتی منتظر بود تا توی تاکسیرانی صورتجلسه بشه و کیف رو تحویل بدم با یه اخمی نگام کرد و گفت خب میاوردیش در مغازه م! دیگه این کاغذبازیا چیه؟؟!!!
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |