سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نمیدونم واسه شما هم پیش اومده یا نه!

گاهی که کسی کاری میکنه و مطابق میلم نیست ، سرزنشش میکنم یا حتی تو ذهن خودم میگم کارش درست نبود ، نباید اینکارو میکرد ، اگه من بودم اصلا اینجوری نمیکردم ، چرا این مدلیه و ......

حالا این کارهرچیز کوچیکی میتونست باشه مثلا مدل غذا خوردن یا هرچیز دیگه ای ، حتی داشتن یه درد، بعد از یه مدت خودم دچارش میشدم

قشنگ واسم پیش اومده ها

مثلا سه روز پیش به یه بنده خدا گیر دادم که...

 

" تو چرا اینقد چایی میخوری؟ من اصلا نمیتونم مثل تو باشم " باور کنید همین ، بعد از 3، 4 روز عین این قحطی زده ها چای لیوانی میخوردم ، به خودم که اومدم خندم گرفت

یا مثلا" تو چرا این مدلی چادر سر میکنی؟ "چند روز بعد باور کنید ناخودآگاه منم همون مدلی چادر رو گرفتم

حدیثی از امام صادق(ع) خوندم که فرمودن: مومنی اگر کسی را بواسطه انجام کاری سرزنش کند ، نمیمیرد مگر انکه خود آن عمل را انجام داده باشد.

جالب اینه که بیشتر این اتفاقا بعد از خوندن این حدیث پیش میومد ، دیگه نمیدونم چون اینو خونده بودم بیشتر متوجه میشدم یا ......

یکی میگفت من هروقت خیلی پیاده روی میکنم کف پام درد میگیره ، منم هرهر میخندیدم که وا !! مگه کف پا هم درد داره! (باور کنید منظور من اصلا مسخره کردن نبوده و نیست بلکه واسم عجیب بود) چند وقت بعد که باهم بیرون رفتیم وقتی برگشتیم به این درد دچار شدم ، اینبار اون به من خندید!

ینی حتی اگه یه لحظه این افکار از ذهنم بگذره هم باز همونجوری میشه

دیگه حتی به خودم اجازه فکر کردن راجع به کسی هم نمیدم ، نمیدونم چیکار کنم گاهی لجم میگیره

اما خب در عوض ادب میشم که الکی راجع به کارای دیگران قضاوت نکنم .

خودمونیما خدا هم خوب بلده چجوری منو ادب کنه!

شما هم اگه تا حالا اینجوری تنبیه شدید ، تعریف کنید یکم بخندیم

 

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net


امیرالمؤمنین(علیه السلام:) : در شگفتم از کسی که می بیند هرروز از جان و عمرش کاسته میشود اما برای مرگ آماده نمی شود.

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/5/27ساعت 11:22 عصر توسط سنا شاخه نرگس ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت