چون جوابت طولانيه تيکه تيکه جواب مي دم.
ببين، تو خودت هم داري مي گي که اون خانم بيشتر به رفاهي که در جوامع غربي ديده اشاره کرده. خب اين دقيقا همون حرفيه که من دارم ميزنم: بايد بين شادي هاي ظاهري و باطني تفکيک قائل بشيم. افسردگي مردم ما به خاطر عزاداريهاي ناشي از دينمون نيست! به خاطر اينه که معطل نون شبمون هستيم! به خاطر اينه که امنيت شغلي يا حتي تحصيلي نداريم. به خاطر هزار کمبود ديگهاي که در کشور ما هست و اونا امروز تجربهاي ازش ندارن.
قطعاً لذت يک شب قدر در سال براي ما مسلمونا از هزار سال زندگي کنار ساحلهاي اونا بيشتره! اما اين لذت نميتونه نگراني من رو بابت حوادثي که ممکنه در اون سال براي من اتفاق بيافته رو از بين ببره. اين هم به خاطر ضعف ايمانم نيس (البته با يک ايمان قوي احتمال نگراني کمتر ميشه اما از بين نميره) اين نگراني ناشي از اوضاع نابسمان اجتماعي، اقتصادي و سياسي کشور ماست که البته اين روزا کم کم داره به کشورهاي اروپايي و آمريکايي هم سرايت ميکنه و احتمالاً از اين به بعد با رکود اقتصادي اروپا آمار افسردگي در سطح جوامع اروپايي رو به افزايش ميذاره. به گزارش خبرنگاري... :دي (يه لحظه جوگير شدم! احساس کردم مفسّر شدم! :دييييييييييييي)
حالا خلاصه... ما هي بيايم بگيم که آقا، خانم، دين ما، ايمان ما باعث شادي و اطمينان و همه چي ميشه! رفاه و آسايش که با ايمان صرف بدست نميآد، ميآد؟! وقتي بيشتر از نصف جمعيت ما زير خط فقر هستند (حتي وقتي به زور خط فقر رو بالاتر از هر استانداردي هم تعريف ميکنند بازم همه زير همون خط باقي ميمونند) نبايد انتظار داشته باشيم افسرده و بي حوصله باشن؟! حتي ايمان در کنار فقر احتمال از بين رفتنش زياده!
بعدش يه چيز ديگه. مگه آمريکاييها و اروپاييها يک سره سرشون داغه و در حال مستي و رقص و پايکوبي هستند؟! اگر هراز گاهي هم آخر هفتهاي ميرن يک صفايي ميکنن به سبک خودشون، باز هم از دل خوشيه که در طول هفته داشتند! يک هفته رو کار کردن و تلاش و زحمت، بدون تفريح و شاديهايي از اين دست، حالا آخر هفته با خيال راحت ميرن وقتشون رو به انواع و اقسام صورت ها ميگذرونن! همه هم الزاماً نميرن سراغ رقص و X و y!