سلام. من يک بار در دوران ني ني زادگي (البته خيلي هم ني ني نبودم! مي تونستم روي دو پا بياستم! :دي) با مامانم مي خواستيم تاکسي سوار بشيم، مامانم سوار شد، من جا موندم!!!!! يعني راننده تاکسي من رو نديده بود و تا مامانم سوار شده بود پاش رو گذاشت رو گاز! حالا من بدو دنبال تاکسي...مامانم داد بزن سر راننده تاکسي... :دي
راننده تاکسي ديوانه! خوب به اين ني ني ها رحم کن ديگه!