سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

توی اتاق  سرم گرم کارامه...صدای تلویزیون رو میشنوم...اعتراض مردم لبنان به عربستان...درخواست فلان کشور برای رهایی بحرین ، محکوم کردن آمریکا توسط مردم...اعتراض دانشجوها جلوی سفارت ...زندانی شدن چندین زن و کودک در بحرین...ناپدید شدن چند پرستار در بحرین...

دلم به درد میاد...وقتی میخونم یه دختر 15 ساله بخاطر حفظ حجاب میره موهاشو میزنه....وقتی میخونم سرنوشت آیات القرمزی رو ...کاش دروغ باشه... وقتی میبینم عدالت و دموکراسیِ غربی رو...وقتی میفهمم معنی اسلامِ آمریکایی رو

وقتی امنیتِ خودم و دخترای دیگه رو میبینم و وضع  کشورهای همسایه رو...

جمعه روز پشتیبانی از زنان بحرین نام گرفته...ولی مثل همه ی روزای دیگه س ، فرقی نمیکنه!

تا کی؟ خسته شدیم از دیدن اینهمه نامردی و سکوت کردن

غصه م بیشتر شد وقتی اینارو دیدم! کی میخوایم بخاطر نعماتمون شاکر بشیم؟ داشتن نعمتی مثل حجاب و امنیت کم چیزی نیست ولی...

***********************

سیدحلاوی،  قصیده ی شکوائیه ای گفته بود ودرآن خطاب به آن حضرت عرضه داشت:  یابن العسکری، تا کی پنهانی؟شیعه دررنج و زحمت هستندوهمه گرفتاری شیعیان را برشمرده بود...شب،خوبان وپاکانی درنجف اشرف در عالم رؤیا شرفیاب خدمت امام زمان علیه السلام شده بودند که حضرت فرمودند: برویدبه سید بگویید:این قدردل مرا مسوزان این قدرگرفتاری شیعیان مرا مشمار،دلم ازشنیدن آنها کباب میشو »دفإن الأمرلیسبیدی «؛(یعنی ظهور به دست من نیست)

کار، دست خداست،بگو دعا کنند و ازخدا فرج مرا بخواهند و خدا فرجم را برساند؛

 

خدایا هنوزم نمیخوای منتقم زهرا(س) رو برسونی؟:(

 یارب ز ابر هدایت برسان بارانی     پیشتر از اینکه چون گرد زمیان برخیزم

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/8ساعت 3:5 عصر توسط سنا شاخه نرگس ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت