• وبلاگ : منتظر روشني
  • يادداشت : يا بن الحسن برگرد... + بيانيه
  • نظرات : 13 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ص 
    سلام. اينو يکم راست مي‌گين. چند سال پيش يه‌جورايي شده بود که يه بنده خدايي به من هرچي مي‌گفت، من اول مخالفت مي‌کردم، بعد فکر مي‌کردم چي گفته! بچه بودم ديگه! هنوزم هستم...
    اما، خدا شاهده اون‌شب که آقاي اطاعت و آقاي ذاکاني رو آوردن صدا و سيما مناظره، ديگه انتقاد نکردم که چرا ما سانسور مي‌شيم... اما متأسفانه از برنامه‌ي بعد، به جاي يه اصلاح‌طلب و يه اصول‌گرا، دو نفر مياوردن مناظره، يکي مي‌گفت اعدام کنين، يکي مي‌گفت زندان کافيه!
    يا همين طرح تحول اقتصادي، خب مريض که نيستم وقتي داره درست اجرا مي‌شه، بگم بده! تا حالا هم يک کلمه راجع بهش بد نگفتم. اگرم درآمدي که دولت از اين طح درمياره، تو راه آباداني کشور خرج بشه، قول مي‌دم بدشو نگم!
    مامانم تعريف مي‌کنه که موقع انقلاب، شبا با راديو بي‌بي‌سي گوش مي‌دادن. اون موقع هم با دمش گردو مي‌شکسته؟ قبول دارم که اوباما دلش واسه ما نسوخته. هر کشوري دنبال منافع خودشه!
    با اين استدلال شما، حسني‌مبارک هم بايد مخالفاشو مي‌کشت چون ايران داشت با دمش گردو مي‌شکست!
    پاسخ

    سلام/خب خداروشكر كه تو يه مورد راضي بوديد!/راجع به مبارك هم بگم كه نه كه نكشته!‏نه كه ظلم نكرده به مردمش! اينهمه سال ديكتاتوري بستش نبوده!! الانم كه دررفت ديگه چاره اي نداشته وگرنه هنوزم ادامه ميداد