بين نماز ، وقت دعا گريه مي کني
با هر بهانه در همه جا گريه مي کني
در التهاب آهِ خودت آب مي شوي
مي سوزي و بدون صدا گريه مي کني
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
اما به ياد کرب و بلا گريه مي کني
اصلاً خود تو کرب و بلاي مجسّمي
وقتي براي خون خدا گريه مي کني
آب خوش از گلوي تو پايين نمي رود
با ناله هاي وا عطشا گريه مي کني
با ياد روزهاي اسارت چه مي کشي؟
هر شب بدون چون و چرا گريه مي کني
با ياد زلفِ خوني سرهاي ني سوار
هر صبح با نسيم صبا گريه مي کني
چه جالب داداش منهم جمعه کنکور داشت الهي هر 2تا تون قبول بشيد