واقعاً عذرخواهم که اينقدر پرحرفي ميکنم... اما بعضي جاها نميتونم سکوت کنم متأسفانه. عاجزانه هم خواهش ميکنم برداشت سياسي از حرفام نکنيد. در جواب خانم ساقي در اون نظري که فرمودن براي امام حسين ده روز سياه بپوشيم و...موافقم که روايت زياد داريم براي عزاداري براي سيدالشهدا. اما ايشون بهتر از من ميدونن که هدف از اين روايات بيشتر تفکر در مورد امام حسينه. اشک ريختن خيلي خوبه، خيلي آرامشبخشه اما کافي نيست. تا حالا چندتا سخنراني و مجلس عزا رفتيم که بهمون بگن فلسفهي قيام عاشورا چي بود؟ من خودم متأسفانه نرفتم تا به حال. هربار رفتم داستانهاي تکراري و شبههناک علياصغر و الوداع با اهلبيت و...اينکه ميگم شبههناک حرف خودم نيست. در مورد اول، حرفي است از حجتالاسلام ... که ساکن قم و مدرس حوزه هستن. ايشون گفتن که شأن امام حسين(ع) بسيار والاتر از اين بوده که از لشکريان دشمن آب گدايي کنن؛ حتي در مورد حضرت علياصغر...در مورد دوم هم يکبار که پاي تلويزيون بودم، صحبتهاي آقاي مطهري رو پخش ميکرد که ميگفتن: «چي ميگين الوداع، الوداع؟ امام حسين شجاعتر و قويتر از اين بود که قبل از رفتن از دنيا بره دور چادرهاي اهلبيتش ضجه بزنه!» (عين عبارت نيست اما مضمون همين بود)بنابراين اينکه ما بريم عزاداري و هرسال قصه گوش بديم، به نظرم هيچ ارزشي نداره! کاش سخنرانان ما اهل تحقيق بودن و هر سال حرف تکراري نميزدن. (قصدم بياحترامي نبود اما به تکراري شدن صحبتها انتقاد جدي دارم!)البته شک ندارم که در اکثر مجالس گفته ميشه که قيام عاشورا به نيت «امر به معروف و نهي از منکر» بود. اما آيا واقعاً به ما ميگن امر به چي و نهي از چي؟! تنها جنبهاي که از اين امر به معروف و نهي از منکر در کشورمون مونده، حجابه که اول تابستون مد ميشه، بعد رها ميشه! آيا واقعاً امام حسين به خاطر نهي از بدحجابي قيام کرد؟ اگر نه، کجاست اون درسهايي که بايد از قيام عاشورا با رفتن به مجالس سخنراني ميگرفتيم؟