• وبلاگ : منتظر روشني
  • يادداشت : ارحم الراحمين...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اتفاقا يکي از آشناهاي ما کيفش رو گم کرده بود ، دوتا انگشترش هم توش بود، رفت از يه حاج آقاي روحاني پرسيد که ممکنه ردبلا شده باشه، حاج آقا ميگه نه خانم اين حرفا چيه! کيفت رو مواظب نبودي، گم کردي يا دزديدن ديگه، همه چيز رو ربط ميديد به هم! ... چند سال پيش بود، يادم نميره ماجراش رو... الان هم نميدونم اين موضوع تا چه حد صادقه! از خيلي ها ميشنوم که به قول تو صدقه شايد شده باشه، ولي اون حاج آقاهه اينجوري گفت...
    پاسخ

    واظب کيف نبودن و احتياط و اينا درسته ولي در کنارش نميتونيم منکر "اتفاقها و حکمتهاش" بشيم...خيلي وقتا هست که همه جوره مواظبيم کنترل اوضاع از دستمون در نره ولي يدفعه و خيلي الکي اون چيزي که ما ميخواستيم نميشه! نميتونم درک کنم که اينا چيزي جز "خواست خدا"ست...مگر نه اينکه يک برگ هم بي اذن خدا از درخت نميفته؟ ...به هرحال قضيه ي ما کاملا ربط داشت به هم ولي بي خبر بوديم و دير فهميديم...// تازه آخرش ياد اون سريال ماجراهاي باورنکردني افتاديم:دي true or false اين ماجرا واقعي بود...:دي