آخييييييييييييييييييييي
خيلي دركت ميكنم... چون دقيقا منم اين حسا رو دارم... انگار يه سري از بچه هاي ديگه هم در همين احوالات به سر مي برند و كلا مسري اين احوالات يا شايد بخاطر شرايط جوي باشه!!! :دي
آخه بدبختانه ديگه نميشه درد دلم كرد!!! البته وبلاگ من كه اونچنان بروبيايي نداره اما همين چند تا انسان هم كه آدم رو ميشناسند بالاخره آدم آبرو داره... :))))))) من تو فكر بودم وبلاگ ديگه بزنم كه اونم حسش نيست!! :دي
بالاخره بگذرد اين روزگار يا اين نيز بگذرد... :))
انگار عمه شدي هان؟!