سلام.....
دنبال چي ميگردي سنا؟؟؟؟؟مسئول؟؟؟؟؟
گشتم نبود....نگرد نيست!!!!!اگر هم باشه خيييييلي نايابه!!!
متاسفم که تو شهرمون وقتي دارم توي خيابون د ميشم به جاي پرچم سياه از تو ماشين ها صداي به قول معروف دلمبو ديمبو !!!!مياد
اين روزا وقتي ماشين هاي گل زده رو ميبينم واقعا متاسف ميشم.
جريان قرآن كه ديگه باور نكردنيه.
3روز پيش يكي از اقوام نزديك زنگ زده بود كه نامزدي پسرش دعوتمون كنه.ما ها خيلي ناراحت شديم.به مامان اينا گفته بود هيچ سر وصدا يا برنامه اي نيست مهمونا طرفين با هم 20 تا نميشن.فقط شرايط جوري هست كه مجبوريم يه انگشتر واسه نشون ببريم.من واقعا دلخور شدم مگه چي ميشه چند روز صبر كنن؟باور نميكردم بي سر و صدا باشه.نرفتم.مامان كه رفته بود ميگفت از يه مهموني عادي بي سر و صدا تر حلقه رو دستش كردن فقط عروسش رو بوسيد نه كل نه دست هيچي.يه پذيرايي مختصر و معمولي وتموم.
دخترگلم...خودم برات يه کتاب داستان خوشگلو درست ميخرم.. :دي
ولي جداي شوخي....اگه سني بودن ميگفتم دارن فرهنگ سازي ميکنن...اما حالا...چرا ايا؟؟؟؟
والا خوبه...خارجيا ماشين توليد ميکنن...بوقش اشکال داره ...همه رو جمع ميکنن...(با توجه به ضرر وارده!!! )....خدا اجرشون بده اينارو واقعااااااا!!!
يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ي ليلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده اي زد بر لب درگاه او پر ز ليلا شد دل پر آه او گفت يا رب از چه خوارم کرده اي؟ بر صليب عشق دارم کرده اي جام ليلا را به دستم داده اي وندر اين بازي شکستم داده اي نشتر عشقش به جانم ميزني دردم از ليلاست آنم ميزني خسته ام زين عشق دلخونم مکن من که مجنونم تو مجنونم نکن مرد اين بازيچه ديگر نيستم اين تو / اين ليلاي تو ..... من نيستم گفت اي ديوانه ليلايت منم. در رگ پنهان و پيدايت منم سالها با جور ليلا ساختي من کنارت بودم و نشناختي !!!موفق وپيروزباشيددرپناه حق